غیبت ایران در اجلاس بینالمللی شرمالشیخ، به سرعت به موضوعی جنجالی تبدیل شد؛ نمادی از انفعال سیاست خارجی تهران که در اظهارنظرها و یادداشتهای رسانهها و فعالان سیاسی بازتاب یافت.
گروهی از ناظران و روزنامهنگاران اصلاحطلب، حضور در این نشست را فرصتی بیبدیل برای مطرحکردن دیدگاههای رسمی ایران و کاهش انزوای بینالمللی خواندند. در این دیدگاه، حضور صرفِ ایران در میز نشست — فارغ از اختلافات با برخی شرکتکنندگان — میتواند شانس گفتوگوهای مستقیم و ارسال سیگنالهای مثبت به طرفهای منطقهای و فرامنطقهای را افزایش دهد؛ فرصتی که به گفته این طیف نباید بینتیجه گذاشته میشد.
در مقابل، جناحی از تحلیلگران محافظهکار و رسانههای نزدیک به آنها، با تأکید بر حساسیتهای امنیتی و سیاسی، غیبت را تدبیری محتاطانه توصیف کردند. آنان حضور برخی کشورها — از جمله اسرائیل — در ساختار نشست را دلیلی کافی برای خودداری از شرکت عنوان کردند و معتقد بودند که حضور تهران در چنین شرایطی ممکن است پیامهای ناخواسته و هزینهساز به دنبال داشته باشد.
اجلاس شرمالشیخ بدون ایران؛ نشانه احتیاط یا نشانه انزوا؟
در پی عدم حضور ایران در اجلاس شرم الشیخ، یک سوال مهم مطرح شد؛ آیا کنار کشیدن از اجلاس برای تهران مزیتی استراتژیک به همراه داشت یا اینکه به قیمت از دست رفتن فضای چانهزنی و نفوذ در معادلات منطقهای تمام شد؟ و دوم اینکه پیام داخلی و خارجی این تصمیم چه بود؛ نشانهای از عزتخواهی و اصولگرایی یا انفعال دیپلماتیک؟
این سوال با پیشنهاد اخیر ترامپ برای رسیدن به صلح با ایران جدیتر شده است. رئیس جمهور آمریکا در بدو ورود به تلآویو گفت:برنامه بعدی ما صلح با ایران و آرامش در خاورمیانه خواهد بود. آمادهام دلایل ایران برای داشتن برنامه هستهای را بشنوم.
دونالد ترامپ، روز دوشنبه ۲۱ مهر، در جریان سخنرانی در کنست اسرائیل بر آمادگی برای یک «توافق صلح عالی» با جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد. او با وجود انتقاد شدید از اقدامات منطقهای تهران و اتهام «ویرانی» در خاورمیانه، اظهار داشت که «دست دوستی و همکاری» به سوی ایران گشوده است.
ترامپ گفت: «آنها حتی اگر بگویند معامله نمیخواهند در واقع خواهان معامله هستند، و ما آمادهایم، هر زمان که شما باشید. کنار گذاشتن حمایت از تروریسم بهترین تصمیمی خواهد بود که ایران تاکنون گرفته است.»
اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به اظهارات ترامپ در نشست خبری سخنگو گفت: هیچ کشوری نمیتواند بدون در نظر داشتن سوابق قبلی و تعاملات با کشورها تصمیم گیری کند. در مورد آمریکا تجربه خیلی تلخی داریم و در چند دهه گذشته و به ویژه در چهار پنج ماه اخیر شاهد تجاوز نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران بودیم. در آینده با چشمان باز و در راستای مصالح و منافع ایران با هر طرفی که نظام به جمع بندی برسد که دیپلماسی و گفتوگو در راستای منافع کشور است، تصمیم لازم را اتخاذ خواهیم کرد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به سخنان دونالد ترامپ درباره امکان توافق با ایران و «دراز بودن دست دوستی» به سوی جمهوری اسلامی، با انتشار یک پیام در اکس نوشت: «چطور میشود انتظار داشت ملت ایران شاخه زیتون صلح از سوی کسی را باور کند که همین چهار ماه قبل در بمباران خانهها و مناطق شهری سراسر ایران دست داشته است.»
عراقچی در همین پیام نوشت: «بهسختی میتوان کسی را رئیسجمهوری صلح نامید درحالیکه به جنگهای بیپایان دامن میزند و در کنار جنایتکاران جنگی میایستد. ترامپ یا میتواند رئیسجمهوری صلح باشد، یا رئیسجمهوری جنگ.»
حمید آصفی، تحلیلگر سیاسی، در گفتوگو با رویداد۲۴ میگوید ایران نباید فرصتهای دیپلماتیک را از دست بدهد وگرنه در دام درگیری نظامی مجدد خواهد افتاد. او به ضرورت حضور ایران در نشست اخیر قاهره هم اشاره کرده است. به گفته آصفی، ایران باید در این کنفرانس شرکت میکرد، بهویژه که دعوت آن از سوی مصر صورت گرفته بود.
آصفی به ادبیات ترامپ در جریان نشست شرم الشیخ در برخورد با سران کشورهای جهان اشاره کرده و میگوید: یکی از مشکلات اصلی ایران در شرایط کنونی این است که نسبت به ادبیات تحقیرآمیزی که دونالد ترامپ به کار میبرد، واکنشهای شدیدی نشان میدهد. در حالی که برخی کشورها با شناخت دقیق از هنجارهای بینالمللی، منافع ملی خود را در اولویت قرار داده و حتی در مواقعی با تمجید و نرمی توانستهاند مشکلات خود را با ترامپ حل کرده یا از تنشها بکاهند.
به گفته آصفی، گروه حماس که از نزدیکترین متحدان ایران در محور مقاومت به شمار میرود، در بیانیه پذیرش صلح از کشورهای میانجی قدردانی کرده و هدف اصلی خود را پایان درگیریها و برقراری آتشبس اعلام کرده است.
به اعتقاد آصفی این بیانیه در حالی از ترامپ تشر کرده که ایران معمولاً چنین رفتارهایی را حیثیتی تلقی میکند؛ «در حالی که اصل ماجرا باید بر رضایت مردم و منافع ملی استوار باشد.»
این تحلیلگر سیاسی مدعی است که حمایت کنونی ایران از بیانیه آتشبس – چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم – در واقع به معنای پذیرش ضمنی موجودیت اسرائیل است.
آصفی پذیرش بیانیه آتش بس را ابتکار دیپلماتیک خوانده و میگوید: «این نخستین بار است که ایران از چنین بیانیهای حمایت میکند و میتوان آن را نوعی تابوشکنی و ابتکار دیپلماتیک دانست.»
آصفی به اظهارنظر اخیر ترامپ درباره برنامه صلح با ایران هم اشاره کرده و گفت: نباید فریب اظهارات ترامپ را خورد. اظهارات او در واقع زمینه مصالحهای در راستای دستور کار سیاسی خود اوست. باید با دقت و هوشمندی واکنش نشان داد و زیادهخواهیهای او را نادیده گرفت.
آصفی میگوید: اگر این پیشنهاد با بی اعتنایی یا امتناع ایران از حضور فعال در ابتکارهای دیپلماتیک همراه شود، میتواند به معنای بازگشت به فضای تهدید و حتی احتمال درگیری مجدد باشد. از اینرو لازم است تهران ابتکار عمل دیپلماتیک خود را تقویت کرده و با درک واقعبینانهتری از تحولات جهانی، از بروز بحران جدید جلوگیری کند.